کد خبر 913069
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۹
مسعود نیلی

درحالی که نیلی در یادداشتی مدعی شد که از مسئولیت خود فرار نکرده، اما شواهد نشان می دهد او که امیدی به بهبود اوضاع اقتصادی نداشت و برای نجات خود از اتهام‌ها استعفا داده است.

به گزارش مشرق، مسعود نیلی به تازگی در واکنش به رسانه هایی که انتقادها نسبت به او را منتشر می کنند، یادداشتی منتشر کرده است که در آن علت کناره گیری اش از سمت دستیار ویژه اقتصادی رئیس جمهور را عارضه قلبی و فشار روحی عنوان کرده است.

بیشتر بخوانید

نیلی:منتقدان، بی‌سواد، کج‌فهم و پرچمدار خشونت هستند

او در این متن اشاره می کند که غیبت 10 ماهه او از جلسات هیات دولت صحت ندارد و استعفایش بعد از کش و قوس های فراوان 22 آبان ماه پذیرفته شده است. بعد هم در این متن نیلی تلاش کرده تا نشان دهد کناره گیری اش از دولت با اوضاع اقتصادی حال حاضر ارتباطی ندارد.

نگارنده این گزارش ضمن آرزوی سلامت جسمی و روحی برای این سیاستمدار و چهره اقتصادی بر این باور است که نیلی در یادداشت اخیرش برخی شواهد آشکار که نشان دهنده ناکارآمدی اش در دوران خدمت است را نادیده گرفته است. او در این متن که آن را در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر کرده است انتقادهایی که طی ماه های اخیر به شیوه عملکردش وارد بوده است را به عنوان ادعاهایی مطرح کرده است و سپس موضع خود را نسبت به آن عنوان کرده است.

رئیس موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ‌ریزی در بخش اول این متن نسبت به مطرح شدن غیبت 10 ماهه اش در جلسات دولت موضع گیری کرده و نوشته است از اوایل مهر سال گذشته تصمیم خود برای کناره گیری از دولت را به گوش حسن روحانی رسانده، بعد هم تصریح کرده است که در تاریخ 14 آبان در شرایطی استعفای خود را تقدیم رئیس جمهور کرده که نرخ تورم ماهانه کمتر از 0.4 درصد بوده است و نرخ ارز هم در دامنه 4 هزار تومان قرار داشته است و رشد اقتصادی در بهار سال قبلش 6 درصد توسط مرکز آمار گزارش شده است.

نیلی در این بخش این گونه نتیجه می گیرد که شرایط عمومی کشور در آن زمان فاصله بسیاری با شرایط ایجاد در ماه های اخیر داشته است. این در حالی است که او در اواخر آذرماه سال گذشته در همایش اقتصاد ایران اعلام کرده بود که برایند رشد اقتصادی ایران 2.5 تا 3 درصد است و در افق بلند مدت مشکلات اقتصادی را پیش بینی کرده بود.

مشاور سابق اقتصادی رئیس جمهور در هم اندیشی ملی الزامات عبوراز چالش های پولی و بانکی هم که در اواسط شهریورماه برگزار شد، گفته بود: «بدهی بانک ها به بانک مرکزی با شیبی فراتر از سایر متغییرها در حال افزایش است به نحوی که در سال 96 نسبت به سال 81 بدهی بانک ها به بانک مرکزی 56 برابر، نقدینگی 36 برابر و پایه پولی 18 برابر شده است.

این به ان معناست که بدهی بانک ها به بانک مرکزی عنصر مسلط در پایه پولی بوده که از قبل در جریان است و تبدیل به نیروی محرکه اصلی افزایش پایه پولی شده است.... نسبت نقدینگی به سطح عمومی قیمت ها که حجم نقدینگی واقعی به شمار می رود نیز باید مورد توجه قرار گیرد به این معنا که اگر یک دوره 20 ساله را از سال 58 تا 78 ملاحظه کنیم مقدار نقدینگی ایجاد شده برابر با میزان تورم بوده است و از سال 78 تا 90 و پس از آن نمودار مرتبط با حجم نقدینگی و تورم صعودی شده است که به نظر می رسد به آن میزانی که نقدینگی رشد کرده تورم افزایش نیافته است پس ممکن است تورم انباشته ای طی این سال ها برای کشور بروز کرده باشد که چون تجربه ای از آن نداریم نمی توانیم آثار آن را هم به خوبی بسنجیم.»

از میان اظهارات نیلی طی ماه های گذشته بازهم می توان شواهدی را جست و جو کرد که نشان می دهد او امیدی به بهبود وضعیت اقتصاد ایران نداشته است و اگر هم راه حلی نشان می داده بیشتر با شرط و شروط همراه بوده است. اما نکته مهم این است که مقایسه شرایط اقتصاد ایران در زمان استعفا با اوضاع توسط امروز موضوعی نیست که از چشم وی پنهان مانده باشد.

از سویی نیلی به عنوان یکی از چهره های اصلی خواهان نرخ ارز در فاصله سال های 87-88 و بعد از آن در سال 92 شناخته می شود. به طوری که این موضوع بعد از رسانه ای شدن در ماه های اخیر توسط نشریات اصلاح طلب نیز مورد توجه و حتی مذمت قرار گرفت، که با این حساب دیگر قابل توجیه نیست که او بگوید بعد از استعفایش شرایط اقتصاد تغییر کرده است و او مسئولیتی نسبت به آن نداشته است.

نیلی در دومین بخش از یادداشت خود به موضوع سیاست های تعدیل اقتصادی پرداخته است و به طرح این موضوع پرداخته و با استفاده از این موضوع که نرخ تورم در سال 70 (سال عزیمت وی به انگلستان جهت ادامه تحصیل) 50 درصد نبوده، بلکه 9 درصد بوده است سعی کرده به نوعی نقش خود در اجرای سیاست های تعدیل ساختاری را انکار کند. در حالی که او به عنوان یک فرد تکنوکرات در فاصله سال های 64 تا 70 در سازمان برنامه و بودجه حضور موثر داشته است و در نهایت در سال 69 جز چهره هایی بود که با کارشناسان صندوق بین المللی پول دیدار کرد و بعد از این دیدار که در آن چهره هایی همچون محمد حسین عادلی،مرحوم نوربخش،روغنی زنجانی و محمد علی نجفی حضور داشتند برنامه اول توسعه کنار گذاشته شد و بسته تعدیل ساختاری جایگزین شد.

نیلی در بخش دیگری از یادداشت خود نسبت به موضوع یارانه نقدی واکنش نشان داده و نوشته است در سال 88 طرح پرداخت یارانه 70 هزار تومانی را به یکی از کاندیداهای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری وقت نداده است. البته باید گفت که او در این خصوص راست می گوید چرا که این اقتصاددان همواره در موضع گیری هایش پیرامون یارانه نقدی نشان داده است که فرد سخاوتمندی نیست و به دنبال کاهش و حذف آن بوده است. این در حالی است که اثرات تلاش او برای ترغیب مردم به انصراف از دریافت یارانه هم هیچ گاه روشن نشد.

در بخش آخر این یادداشت هم نیلی تلاش کرده است خود را از اتهام نرخ بالای 10 هزار تومان دلار مبرا کند. او با استناد به بخش هایی از یک مقاله جنجالی اش که در 18 فروردین منتشر شد، آورده است: « نرخ ارز در دوره‌ هایی که منابع اقتصاد اجازه می‌ ‌داده ثابت نگاه داشته شده است و پس از آن، طی یک یا چند جهش به مقدار تعادلی خود رسیده است، اما این نحوه تعدیل نرخ ارز فقط به بی‌ثباتی دامن زده و اثرات آن بسیار متفاوت با شرایطی است که تعدیل نرخ به‌ طور هموار صورت می‌گیرد.»

در حالی که با یک گزاره درست نیلی در یادداشت اخیرش تاکید می کند که جهش نرخ ارز باعث بی ثباتی می شود، اما معلوم نیست چگونه پیامی که در مقاله چند پیش خود مبنی بر درخواست برای افزایش نرخ ارز را انکار می کند. در همین متنی که وی به عنوان استناد از مقاله پیشین خود آورده است نیز زمینه چینی برای افزایش نرخ ارز صورت گرفته است اما نیلی آن را به گونه دیگری تفسیر می کند.

منبع: تسنیم

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 3
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 5
  • IR ۱۰:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۸/۳۰
    1 1
    برای اینکه خوب اقتصاد مملکت را فلج کرد با مشاوره دادنش باید برود که مورد باز خواست قرار نگیرد
  • IR ۱۰:۵۶ - ۱۳۹۷/۰۸/۳۰
    1 1
    این طائفه عقل و شعورشان را در الهام گرفتن از کتابها و روشنفکران غربی می بنند - با اینها حتی نمی شود بحث و مناطره کرد - انقدر بی سوادند که غربیها در دانشگاههایشان به راحتی مدرک دکترا و پست دکترا به آنها می دهند - و راهی کشورخودشان می کنند - تا در مقامی و پستی قرار گیرد و باعث تباهی میهن خود شوند - اینها حتی یک تئوری قابل عملیاتی در کشور برای رشد و توسعه کشور ندارند - مانند این فرد با مدارک اروپایی و امریکایی بسیار است - امثال این اقا حتی درک صحیحی از اقتصاد و بازرگانی و رفع محرومیت در کشور خود ندارند - بدبخت مردم و دولتی که فقط به مدارک انها دلبسته و فکر می کند این مدارک راهگشاست --امثال این اقایان در طول تاریخ از مشروطه به این طرف بسیار دیده شده است - یدبختی ما این است که فکر می کنیم کسی که رفت خارج و مدرک گرفت زحمت زیادی کشیده و واقعا چیزی سرش می شود - مثل گرفتن مدرک دکترای زبان فارسی از اروپا و یا اسیاست - اگر به مدعوین گفتگوهای سیمای کشور نگاه کنید در می یابید که اغلب انها که خارج تحصیل کرده اند تک بعدی هستند مثل دربحث فلسفه فقط یاد گرفته اند که کانت که بود و چه می گفت و لاغیر -این عده در رقابتهای داخل کشور در دروس و گذراندن دوره ها در ایران نمی توانند و موفق باشند و رو به خارج می اورند- حتی اغلب کسانی که نخبه می پنداریم در این رقابت داخلی ناتوان از ارائه طرحهای اطلاحی هستند و تنها در محیطهای ارام و بدون دغده قادرند به کار ادامه دهند - فرزندان پولدارها و اقازاده ها را ببینید اغلب به مجارستان و ترکیه و اکراین و هند و امثالهم می روند تا مدرک بگیرند و با افاده و پز بر گردند و یاد گرفته اند به شیوه انگلیسیها که دیگران را تحقیر کنند و ملت ساده و زود باور هم وقتی چند کلمه انگلیسی از انها می شنوند فکر می کنند واقعا چیزی سرشان می شود - غافل از اینکه این عده در رتبه های اخر کنکور قرار دارند و با پول و پارتی و التماس و ... این مدارج را به دست می اورند . بگذریم از عده محدودی که واقعا برای علم و فراگیری دانش هجرت می کنند و به صلاح و خدمت به بشر یت می اندیشند - اما همین عده نیز در گیرو دار فرهنگ غربی غرق می شوندو قفط ماشینی برای بهره برداری غربیها و اربابان قدرت جهانی می شوند .
  • IR ۰۱:۱۷ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۱
    0 1
    نفوذکردن وبه گندکشیدن واطلاعات بدست آوردن وضربه زدن حالا بابهانه تراشی استعفا میدن تاپاسخ گونباشن وکی بود کی بود من نبودم بازی کنن!چرابعدازاستعفا سریعا جلب وبازخواست نمیشن؟!

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس